دلایل نیاز به حسابرس
گسترش روز افزون جوامع و پیچیدگی مسایل آن و نیاز به اطلاعات اقتصادی مربوط و قابل اتکا که بتوان به وسیله ان یک تصمیم صحیح گرفت بسیار مهم است و اگر درچنین شرایطی تصمیم اقتصادی اشتباهی گرفته شود ممکن است خسارت غیر قابل جبرانی را به بار بیاورد. بنابراین برای اتکاه به اطلاعات می بایست از فردی متخصص در ان زمینه اطلاعات را دریافت کرد ، حال شاید این سوال پیش آید که یک حسابدار بعنوان متخصص مالی، اطلاعات مالی را ارایه می نماید چه دلیلی بر وجود حسابرس می باشد؟ در پاسخ به این سوال کمیته مفاهیم بنیادی حسابرسی چهار دلیل نیاز به حسابرس را بیان کرده که ما تشریح می کنیم .
دلایل نیاز به حسابرس از نظر کمیته مفاهیم بنیادی حسابرسی
تضاد منافع
بعد از انقلاب صنعتی اکثر مالکین از مدیریت جدا شدند ، یعنی تعدادی از سرمایه گذاران بودند که صرفا سرمایه داشتند و تخصص لازم در بکارگیری سرمایه خود نداشتند و یا ممکن بود چند شریک و یا سهامدار در کنار یکدیگر قرار می گرفتند و سرمایه بزرگی ایجاد می شد و چون خودشان تخصص لازم در مدیریت و بهره گیری از صنعت و علم مدیریت نداشتند ، سرمایه خود را به مدیرانی سپردن تا این سرمایه را بکار گیرد تا از منافع اقتصادی حاصل شده بین سرمایه گذاران تقسیم گردد . بخاطر اینکه تضاد منافعی بین سرمایه گذاران و مدیران ان شرکت دیده می شد و مدیران دوست داشتند عملکرد را خوب نشان دهند تا پاداش بیشتری بگیرند و یا قسمتی از سرمایه را نیز در جهت منافع شخصی و رفاه حال خود بکار می گرفتند، سرمایه گذاران بر ان شدند تا فردی را جهت نظارت بر کار مدیریت بگمارند که تخصص لازم و کافی داشته باشد بنابراین وجود حسابرس احساس گردید.
پیامدهای اقتصادی با اهمیت
استفاده کنندگان اطلاعات مالی جهت تصمیم گیری بهینه اقتصادی نیاز به اطلاعات مربوط و قابل اتکا، دارند، بعنوان فردی که خواستار خرید سهام یک شرکت را دارد ، در صورتی که به اطلاعات غیر واقعی اتکا کند و سهام ان شرکت را خریداری نماید و سود مورد انتظار او براورد ه نگردد موجب خواهدشد متضرر گردد و اینگونه تصمیم گیری برای وی و جامعه تبعات اقتصادی منفی در پی خواهد داشت . در این شرایط حسابرس می تواند با ارایه اطلاعات قابل اطمینان، سرمایه گذاران را راهنمایی کند واز تبعات اقتصادی منفی جلو گیری نماید.
پیچیدگی
امروزه با افزایش اطلاعات و به تبع ان پیچیدگی اطلاعات نیز افزایش پیدا کرده و مطمینا همه افراد تخصص لازم در زمینه تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی را ندارند و این پیچیدگی امکان بروز اشتباه و یا تحریف اطلاعات را متصور می سازد در نتیجه جهت حصول اطمینان از اطلاعات ارایه شده و قابل فهم کردن اطلاعات به استفاده کنندگان نیاز به حسابرس احساس گردید.
عدم دسترسی مستقیم
در سالیان قبل مالک موسسه به احتمال زیاد مدیر موسسه هم لحاظ می شد و لی با گسترش روز افزون صنایع و نیاز به سرمایه های بزرگ احساس شد بنابراین سرمایه های کوچک در کنار یکدیگر قرار گرفتند و بعنوان سهامدار یک مجموعه محسوب شدند و باتوجه به تعداد زیاد سهامداران امکان ارایه اطلاعات به تک تک انها در هر لحظه میسر نبود و این سهامداران نمی توانستند مستقیما به اطلاعات دسترسی پیدا کنند بنابراین در این میان فرد یا موسسه ای را می طلبید که تخصص ومهارت لازم را داشته باشد و از طرف سهامداران به واحدهای صنعتی مراجعه کنند و به اطلاعات انها دسترسی پیدا کنند و انها را تجزیه و تحلیل و بصورت اطلاعات مربوط و قابل درک به سهامداران ارایه نماید که این نقش به حسابرسان واگذار گردید.
در پاسخ به سوالی که در ابتدای مقاله مطرح کردیم چهار دلیل توسط کمیته مفاهیم بنیادی حسابرسی بیان شد و شاید بتوان اینگونه هم جواب داد که ، حسابدار حقوق بگیر مدیریت می باشد و استقلال کافی و لازم را ندارد و ممکن است اطلاعات را انگونه که مدیریت می طلبد نمایش دهد و این موضوع موجب عدم تصمیم گیری صحیح ذینفعان گردد و در ادامه موجب بی اعتمادی به اطلاعات مالی شده و سرمایه گذاری ها کم شده و کل جامعه متضرر گردد.
دیدگاهتان را بنویسید